اهمیت ورزش از دیدگاه اسلام
در آیین اسلام، بدن آدمی ارزشمند است زیرا ابزار تکامل روح به شمار می آید. از آنجا که انسان موجودی جسمانی و روحانی است و دین نیز برای هدایت و به کمال رساندن انسان آمده، بنابراين به هر دو بعد وجودی انسان و سلامتی آنها توجه کافی نموده و توانایی و سلامت در هر بعد را تمجید كرده است. همانطوری که روح برجسم تاثیر گذار است، جسم نیز بر روح اثرگذار خواهد بود. حال اگر این بعد از وجود آدمی یعنی جسم مادی او دارای سلامت کافی باشد، اثرات بازدارنده جسم بر روح کمتر خواهد بود و برعکس.
قرآن در توصیف طالوت که از مردان الهی بوده است می فرماید:"و زاده بسطه فی العلم والجسم" بدين معنا كه: و خداوند علم و قدرت جسم او را وسعت بخشیده است. در آیات و روایات وارده از ناحیه ائمه اطهار (ع) دستورات و توصیه های فراوانی دراین زمینه بيان شده است. پیامبر(ص)می فرماید:"خوشا به حال کسی که سالم است و زندگیاش در حد کفایت و قوی و نیرومند است" و می فرمایند "به سرگرمی و بازی بپردازید، زیرا دوست ندارم که در دین شما خشکی و خشونت دیده شود." همچنين در سیره پیامبراکرم(ص) است که با امام حسین و حسن (ع) بازی میکرد و آنها را روی دوش خود سوار میكردند و به کشتی گرفتن تشویقشان مینمودند.
از منظر عقل و دین، ورزش برای تقویت و سلامتی جسم ضرورت دارد. ملتی که بدنی سالم، با نشاط و نیرومند ندارد از عقل و تفکر شایستگي کمتری بهرهمند است. افراد کم تحرک معمولا عصبی مزاج، کم حوصله، بهانهگیر و دارای روحیهای نابهنجار و فکری بیمار هستند. حضرت علی (ع) میفرماید:"من ازحسودان تعجب می کنم که چگونه جسمی سالم دارند." حسد، بدبینی و نگرانی های روحی و روانی، بدن را ضعیف و بیمار میکند.
در اسلام هدف از ورزش، جمع مال و شهرت نیست، بلکه وسیله ای برای خدمت به خلق و بهتر عبادت کردن است. در دعای کمیل میخوانیم "قو علی خدمتک جوارحی" بدين معناكه: بار پروردگارا ، اعضا و جوارح مرا برای خدمت به تو نیرومند گردان" و یا در دعای روز چهارم ماه مبارک رمضان میخوانیم "اللهم قونی فیه علی اقامه امرک" بدين معنا كه: خدایا در این روز مرا برای اقامه فرمانت نیرومند گردان. بدون تردید تقویت جسم، بدون تمرین و ورزش ممکن نیست. در واقع ما از خدا توفیق ورزش کردن می طلبیم. باید در نظر داشت که رعايت اخلاق و اعتدال در ورزش نتیجه مطلوب را در پي خواهد داشت. همچنان که دین اسلام، دین اعتدال است و در همه امورات به اعتدال سفارش میکند.
همان طوری که میدانیم هر مسلمان با ایمان برای میل به هدف نهایی، که نزدیکی به خداوند متعال است، ملزم به رعایت احکام الهی است و از این جهت بخشهای بسیاری از این احکام، چه آنهایی که به وظایف فردی مربوط میشود (همچون عبادات) و چه آنهایی که تکالیف اجتماعی را در بر دارد (همچون حمایت از مستضعفان) با ورزش و تربیت بدنی رابطه ای نزدیک دارد . در احادیث و روایات زیادی به سلامت جسم مسلمانان تاکید شده است. پیامبراسلام که تندرستی را با ارزشترین نعمتهای الهی اعلام نموده است، برای تشویق مسلمانان به پرورش تن میفرمایند"مومن نیرومند بهتر و محبوب تر از مومن ناتوان است" و برای جلب توجه مسلمانان، بدن را شخصیتی مستقل و صاحب حق قرار داده و فرموده است " بدن تو بر تو حقی دارد که باید آن را ادا کنی".
حضرت علی (ع) سرآمد نیرومندان و جوانمردان تاریخ، فرمایشاتی دارد که توجه آن حضرت را به ضرورت حفظ تندرستی و پرورش جسم و کسب نیروی جسمی نشان میدهد. مولای متقیان هنگام راز و نیاز با پروردگار از خدای خویش میخواست تا اعضای وی را برای خدمتگذاری نیرومند گرداند "قوعلی خدمتک جوارحی". اهمیت سلامت تن در اسلام تا بدانجاست که حتی اگر ادای فرایض (نماز وروزه) سلامت را به مخاطره میاندازد یا وجوب آن فریضه از میان میرود، یا چگونگی ادای آن به مقتضای توانایی جسم تغییر میپذیرد. از آنجا که هدف نهایی انسان مسلمان، نزدیکی به پروردگار از طریق اجرای کامل فرمانهای اوست و با در نظر گرفتن این نکته که انسان تندرست و نیرومند در اجرای فرمانهای خداوندی بویژه احکامی که با توانایی تن رابطه بیشتری دارند، همچون جهاد و روزه و حمایت ازمستضعفان، توفیق بیشتری خواهد داشت، بنابراين بدیهی است ورزش که ضامن سلامت تن و تعادل روان انسان است. ورزش در اسلام جایگاهی والا دارد و بیهوده نيست که تربيت بدن از ضروریات اسلام شمرده شده است.
در اسلام به ورزش و تحرک داشتن و دوری از کسالت و تنبلی اهمیت فوق العادهای داده شده و اسلام همه مومنان را به تامین قدرت در قوای جسمی و هم نظامی تشویق فرموده است. همه پیامبران و اولیاء الهی از نظر جسمی دارای قدرت، تحرک و پویایی بوده و حتی یک نفر ازآنها نبوده است که دراین جنبه ضعیف باشد. اسلام به مسئله سلامت و قدرت جسم و جان اهمیت خاصی میدهد تا آن جا که براین باور است رهبران اسلامی باید درسلامت جسم ، اعتدال خلقت و قدرت علم و معنویت سرآمد دیگران باشند. ائمه معصومین با این که تحت نظر شدید بودند ولی گاهگاهی قدرت علمی و احیانا قدرت و مهارت جسمی خود را در تیراندازی و اسب دوانی به نمایش می گذاشتند و اعجاب و تحسین حاضران را بر میانگیختند. رسول اکرم (ص) نیز گاهی در مسابقات اسب سواری و شتردوانی شرکت میکردند. همچنين حضرت علی (ع) در مورد قدرت جسمانی پيامبر میفرماید که هرگاه کار جنگ شدت می گرفت ما به آن حضرت پناه میبردیم. قدرت جسمانی امیر مومنان که در این جهت نیز مقتدای همه پهلوانان بوده و هستند آنقدر بوده که هر جنگاوری به جنگ ایشان ميآمد شکست ميخورد و در مسابقات کشتی، پشت تمام حريفان خود را به زمین می زد. قدرت بدنی حضرت موسی (ع) آنقدر زیاد بود که تنها با یک مشت فردی را به هلاکت رساند. اولیاء دین همواره ورزش و تحرک را تشویق و حتی گاهی خود ترتیب مسابقات ورزشی متناسب با آن زمان را میدادند و گاهی خود نیز در این مسابقات شرکت میفرمودند.
ارزش بدن و سلامت آن در اسلام به حدی است که بعضی از دانشمندان اسلامی معتقدند پیامبران الهی در آغاز نبوت و رسالت خود، باید سالم و از نقص بدنی دور و بر کنار باشند. یکی از اندیشمندان اسلامی در این خصوص می نویسد: «سلامت تن و بدن، یکی از قابلیتهاي شخص برای تصدی مقام نبوت، امامت و جانشینی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به شمار می آید. باید پیامبر یا امامی که دارای منصب الهی هستند، از نظر جسم و بدن، کامل ترین و معتدل ترین مردم عصرخود باشند». با توجه به اهمیت سلامت و تندرستی، درخواست سلامت و نیروی بدنی از خداوند، جزء دعای مسلمانان است؛ چنان که در دعای ابوحمزه ثمالی می خوانیم: «خداوند! وسعت در روزی و سلامت در جسم و قوت و توانایی در بدن را به من ارزانی فرما». از این رو، از ديدگاه اسلام ورزش که سهمی بسزا در ایجاد سلامت دارد، عملی پسندیده و مورد نیاز به شمار می آید.